مقالات برندسازی

پادکست|معماری برند چیست؟

برندسازی، هنگامی که یک سازمان به فکر ورود به بخشی از بازار که هنوز بهره‌برداری نشده، می‌افتد، چالش‌های جدیدی به وجود می‌آید. برای مثال، آیا باید یک برند جداگانه ایجاد کنیم؟ اگر بله، هر برند چه نقشی باید ایفا کند؟ چگونه می‌توانیم از سردرگمی مصرف‌کنندگان جلوگیری کنیم؟ در این لحظه است که مفهوم معماری برند به میان می‌آید. معماری برند نقش هر برند را تعریف کرده و به عنوان راهنمایی برای روابط بین برندهای موجود در سازمان شما عمل می‌کند.

این مقاله برندسازی، به نیاز به معماری برند در مدیریت برند پرداخته، معماری برند را تعریف کرده و اهمیت آن را بیان می کند.

معماری برند چیست؟

معماری برند نقش هر برند را تعریف کرده و به‌عنوان راهنمایی برای روابط بین برندهای موجود در سازمان شما عمل می‌کند.

هنگامی که به اضافه کردن یک برند یا محصول جدید فکر می‌کنید، ضروری است که جایگاه آن را در سازمان خود درک کنید. به عبارت دیگر، شما باید نوع معماری برند را برای مجموعه برندهای خود مشخص کنید.

برای ساده‌تر کردن این مفهوم، تصور کنید که سازمان شما یک خانه است:

  • برند شما در کجای معماری این خانه قرار خواهد گرفت؟
  • هر برند چه نقشی خواهد داشت؟
  • رابطه آن با دیگر برندها چگونه خواهد بود، اگر وجود داشته باشد؟

پاسخ به این سؤالات، شما را در انتخاب چارچوب مناسب معماری برند برای سازمان‌تان راهنمایی خواهد کرد.

چرا معماری برند مهم است؟

یک معماری برند به‌خوبی پیاده‌سازی‌شده، مزایای بسیاری به همراه دارد:

  • وضوح بیشتر در بازار: ساختن معماری برند کمک می‌کند تا مردم سازمان و برندهای شما را به شیوه‌ای که می‌خواهید درک کنند. این کار باعث وضوح در ارائه محصولات برای تمامی ذی‌نفعان، از جمله مصرف‌کنندگان و کارکنان، خواهد شد.
  • افزایش درآمد از طریق فروش متقابل: یک چارچوب تعریف‌شده به برندها اجازه می‌دهد تا از یکدیگر بهره ببرند و کالاها و پیشنهادات ارزشمندی را برای طیف وسیعی از مخاطبان ارائه دهند. اگر یک شرکت بتواند تجربه مثبتی با یک برند ایجاد کند، فرصت‌های بسیاری برای شرکای مرتبط با آن برند در مجموعه برندها فراهم می‌شود.
  • افزایش ارزش برند (Brand Equity): ارزش برند نمایانگر تفاوت ارزش یک محصول برنددار و ارزش همان محصول بدون نام برند است. تمام برندهایی که در یک بازار خاص خدمت می‌کنند، در نهایت به رشد و ارتقاء مثبت شرکت مادر کمک می‌کنند. شرکت مادر در نتیجه قادر به ایجاد درآمد جدید، گسترش پایگاه مشتریان خود و افزایش ارزش کلی سازمان خواهد بود (یعنی افزایش ارزش برند).
  • بهبود فرهنگ سازمانی: کارکنان جایگاه برند خود را در تصویر بزرگ‌تر درک کرده و احساس تعلق بیشتری می‌کنند. معماری برند در نتیجه حس تعلق را ایجاد می‌کند.
  • کاهش آسیب به برند: تهدیدهای مربوط به تصویر یک برند لزوماً تأثیر منفی مستقیمی بر تصویر برند شرکت مادر نخواهد داشت. بسته به مدل معماری برند انتخابی، می‌توان آسیب را محدود کرد و از گسترش آن به کل سازمان جلوگیری نمود.
  • مدیریت تغییرات مؤثرتر: در پاسخ به تأثیرات خارجی، تمام برندها باید با گذشت زمان سازگار شده و تغییر کنند. یک سیستم روشن می‌تواند در مدیریت این فرآیند کمک کند و اطمینان حاصل کند که تغییرات لازم به‌طور مؤثر و کارآمد پیاده‌سازی می‌شوند.

کلید موفقیت در هماهنگی روابط بین برندها، اتخاذ یک سیستم برند برای سازمان، یا همان مدل معماری برند است. در مقاله بعدی، مدل های معماری برند را بررسی می کنیم.

پادکست مقاله

الهه رضائیان

الهه رضائیان

مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه خبری برندسازی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا